آیا تا به حال احساس کرده اید که مطالب خوبی می نویسید اما کسی آن ها را نمی خواند؟
ممکن است تیترهای قوی ایجاد کرده باشید و مطمئن باشید که مطالبتان را به راحتی می توان دنبال کرد. اما به نظر نمی آید که این روش کارآمد باشد. حتی در صورتی که شما با استفاده از گوگل آنالیست متوجه شوید که تمامی پست ها و مطالبتان خوانده می شود و هیچ کس در کامنت گذاشتن درنگ نمی کند.
بعضی از بلاگرها در این مرحله از ادامه راه منصرف می شوند و این باعث شرمساری است. ممکن است عناوین عالی و یا استایل نوشتن خوبی داشته باشند: اما باید به دو بخش مهم در مطالب خود توجه بیشتری داشته باشند.
مقدمه و نتیجه گیری مطالب، اساسی ترین بخش است.
مقدمه باید توجه مخاطب را جلب کند و از اولین جمله او را درگیر کند.
پایان یا نتیجه گیری باید مخاطب را به انجام چیزی ترغیب کند.
راهی که بلاگ نویسان اغلب اشتباه می روند
محققان تعداد زیادی از مطالب بلاگ ها را طی سال ها بررسی کردند و همه ی آن ها در یک مورد اساسی مشترک بودند، اینکه اغلب توجهی به مقدمه و نتیجه گیری ندارند.
مقدمه ها اغلب شکست می خورند چون بلاگرها:
زمان بیشتری را صرف وارد شدن به مطلب می کنند. درباره ی اینکه چه چیزی باعث شد بنویسند و یا عذر خواهی می کنند به دلیل تاخیرشان در نوشتن.
هرگز توضیح ندهید که چرا مطلبتان اهمیت دارد. اگر خوانندگانتان ندانند که چرا چیزی که شما به آن ها آموزش می دهید مهم است، دنبال آن نخواهند بود.
نتیجه گیری ها اغلب شکست می خورند چون بلاگرها:
به طور کامل آن را فراموش می کنند.(به عنوان مثال: اگر پستی شامل لیستی از موارد نوشته باشند، آن مطلب با آخرین مورد لیست پایان می یابد.) این اشتباهی است که به سادگی انجام می گیرد و فرصتی بزرگ که هدر می رود.
تنها مطلب را خلاصه می کنند بدون اینکه دعوتی به انجام عمل داشته باشند.
درست عمل کنید: سوال بپرسید
راه های زیادی برای نوشتن مقدمه و نتیجه گیری خوب وجود دارند، ولی ما تنها یک راه را پیشنهاد می کنیم و آن: پرسیدن سوال است.
در حالی که راه های دیگر پیچیده به نظر می رسد، این روش بسیار ساده است. مستقیما خواننده را درگیر می کند و مطلب را تبدیل به یک مکالمه می کند به طوری که خواننده را وادار به فکر کردن می کند.
مقدمه:
مطلب را با یک پرسش شروع کنید.در حالت ایده آل بهتر است سوالی باشد که پاسخ آن “بله” است. برای مثال ، مطلبی که درباره بیدار شدن از خواب است می تواند با این پرسش آغاز شود: آیا شما هم دریافتید که بیدار شدن از خواب بسیار دشوار است؟
این ایده به خوانندگان این حس را می دهد که شما هم متوجه حال آن ها هستید و فردی مثل خود آن ها می باشید. همچنین این روش راه حلی مجازی دربردارد و آن اینکه نوشته شما به خواننده آموزش می دهد که چطور مشکلاتشان را حل کنند.
در اینجا دو مورد از نمونه سوال ها را آوردیم:
- آیا تا به حال آرزو داشتید که فردی خلاق باشید؟ البته که داشتید، کیست که نداشته باشد؟
- آیا تا به حال آرزو داشتید که زمان بیشتری برایتان محیا بود؟ یا ترجیحا، زمان کمتری را صرف کارهای کسل کننده می کردید؟مانند مدیریت ایمیل هایتان؟
نتیجه گیری
در این بخش نیز مانند مقدمه می توان سوال مطرح کرد. اما کمی پیچیده است، در اینجا همانطور که پرسش را مطرح می کنید باید خواننده را تشویق کنید تا پیام بگذارد و یا در رسانه های اجتماعی پاسخ دهد. اینطور نپندارید که پاسخ خواهند داد، حتما از آن ها دعوت کنید و بخواهید که انجام دهند.
در اینجا دو نمونه را قرار دادیم:
- آیا شما به طور منظم ورزش می کنید؟ اگر جوابتان مثبت است، چه تاثیری در خودتان دیده اید؟ و اگر منفی است، چرا؟ پاسختان در فیس بوک، توییتر و یا لینکداین به اشتراک بگذارید.
- آیا تا به حال با این موضوع درگیر بوده اید؟ یا یک جدول ارسال مطلب خوب یافتید؟ خوشحال می شوم در کامنت توضیح دهید.
حال، به پست بعدی تان فکر کنید. با چه پرسشی مطلبتان را آغاز می کنید؟ و یا پایان می دهید؟ آن را در کامنت با ما در میان بگذارید!
خیلی عالی بود . واقعا مطالب خیلی مفید بود .
ممنونم از شما. برای من هم آموزنده بود.
مطلب جالبی بود.اتفاقا ما هم با این مشکل روبه رو هستیم.سعی می کنیم ناب ترین مطالب رو در وبلاگمان قرار دهیم اما دریغ از….از این به بعد تلاش می کنیم تا نصایح شما رو به کار ببندیم.